دنیای کوچک من (سیمین بهبهانی)
وقتی که سیم حکم کند ، زر خدا شود
وقتی دروغ داور هر ماجرا شود
وقتی هوا،هوای تنفس هوای زیست
سرپوش مرگ بر سر صدها صدا شود
وقتی که در انتظار یکی پاره استخوان
هنگامه ای ز جنبش دم ها به پا شود
وقتی به بوی سفره ی همسایه ، مغز و عقل
بی اختیار معده شود ، اشتها شود
وقتی که سوسمار صفت پیش آفتاب
یک رنگ،رنگ ها شود و رنگ ها شود...
وقتی که دامن شرف و نطفه گیر شرم
رجاله خیز گردد و پتیاره زا شود
بگذار در بزرگی این منجلاب یاس
دنیای من به کوچکی انزوا شود!!